۱۳۹۳ آذر ۲۵, سه‌شنبه

مسخ

 
زن همسایه با مردی رابطه دارد.زن فاحشه نیست مسخ شده است من این را در نگاه نگرانش یافتم. همه  مات شدند همسایه ها، پدر. اما من هیچ حس بدی نسبت به این ماجرا ندارم. خواهرم گواه من است. نگاه او حتی از من هم سفید تر است.
گناهکار کیست؟چه چیزی در این مهمان ناخوانده ی معتاد هست که در این مرد گارگر نیست. همه نگران این رابطه اند و من کنجکاو. مرد سخت باور است و فقط به چشمانش معتقد است.در نظر او همسایگان یاوه سرایانی بیش نیستند. بیهوده در تلاشند فقط کینه می کارند و تردید. مرد به حسادتهای همسایگان پی برده است به زنانی که عداوتشان نه به سبب نوع دوستی،از حسادت است و مردان در رویای رقابت هستند و شب را در خیال زن به صبح می رسانند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر