مرغ مينا را كنارش گذاشتم و گفتم:شايد همدم تنهايي ات باشد و بهانه من براي هر روز ديدنت.
گفتم همانقدر كه دلفريب است،همان اندازه پر دردسر..من هر روز بايد سركشي كنم...
اينطوري من هر روز مي بينمت و تو هر وقت خسته شدي بگو، ما هر دو مي رويم.
گفتم همانقدر كه دلفريب است،همان اندازه پر دردسر..من هر روز بايد سركشي كنم...
اينطوري من هر روز مي بينمت و تو هر وقت خسته شدي بگو، ما هر دو مي رويم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر